حفاری با گردش معکوس که اغلب به عنوان حفاری RC شناخته می شود، نوعی از حفاری ضربه ای است که از هوای فشرده برای تخلیه موثر و ایمن براده های مواد از سوراخ مته استفاده می کند.
با توجه به مزایای این روش، RC Drilling در اکتشاف معدن محبوبیت پیدا کرده است و یکی از پرکاربردترین تکنیک های حفاری در استرالیا و آمریکای جنوبی است.
تاریخچه مختصر حفاری گردش معکوس
توسعه حفاری RC، که استرالیاییهای غربی با خوشحالی ادعا میکنند متعلق به خود هستند، در اواسط قرن بیستم در کالگورلی آغاز شد، زمانی که حفاری معمولی در سنگآهن نرم و ماسههای معدنی چالش برانگیز بود.
تکنولوژی با گذشت زمان پیشرفت کرد و در سال 1972 اولین لوله های حفاری RC ایجاد شد.
در سال 1990، اولین چکش RC به منظور ارائه نمونه های برش شفاف تر توسعه یافت. تقویت کننده های فشار بالا در دهه 1990 برای افزایش عملکرد و افزایش نرخ نفوذ به فرآیند حفاری معرفی شدند. با توجه به هزینه های کمتر استخراج در نتیجه، حفاری RC به عنوان یکی از مقرون به صرفه ترین و دقیق ترین تکنیک های حفاری ظاهر شده است.
حفاری با گردش معکوس چگونه کار می کند؟
برای سوراخ کردن خاک و سنگ سخت، RC Drilling از متههایی با دکمههای کروی کاربید تنگستن استفاده میکند. خود میله های مته دارای یک لوله داخلی و یک بشکه بیرونی هستند و توخالی هستند (شبیه به حفاری هسته هوا).
ضربات سریع توسط یک پیستون رفت و برگشتی پنوماتیکی که معمولاً به عنوان چکش پایین چاله نامیده می شود به ساقه مته وارد می شود که سپس این انرژی را از طریق مته انتقال می دهد. یک مکانیسم گردان اطمینان حاصل می کند که مته با هر تماس به سنگ تازه برخورد می کند در حالی که نیروی ضربه ای اضافه شده، مته را به سنگ کوبیده و آن را خرد می کند.
سپس کارکنان نمونهبرداری، نمونهها را جمعآوری میکنند، آنها را با توجه به عمق سوراخ قرار میدهند و آنها را برای ثبتنام مشتریشان چیدمان میکنند. سپس مواد برای آزمایش از اینجا به آزمایشگاه آنها تحویل داده می شود.
از آنجایی که کمپرسورهای آنها نیز هوا را جلوتر از مته فشار می دهند و در این فرآیند سنگ را خشک می کنند.حفاری RCاغلب منجر به قلمه های خشک می شود.
آب را می توان در حین یقه کردن یک سوراخ جدید وارد کرد تا به بالا بردن قلمه ها به بالا و جلوگیری از گرد و غبار کمک کند حتی اگر عملیات به طور معمول خشک است. هنگامی که آب تزریق می شود، ماده ای به نام سوپر فوم در آب وارد می شود. در نتیجه قلمه ها منسجم تر می شوند و بازیابی نمونه را بهبود می بخشند.